بازاریابی, موفقیت

ترفندهای مدیریتی در سازمان ها

ترفندهای مدیریتی در سازمان ها

ترفندهای مدیریتی در سازمان ها

مدیریت شطرنجی 

 سازمان شطرنجی‼️

مدیران در سازمان هایشان شطرنج باز بوده و مهره‏ ی شاه، ذینفعان سازمان را که شامل سهامداران، مشتریان، کارکنان، تأمین کنندگان و… را در بر می گیرد و مهره شاه سازمان رقیب نیز بازار ارائه محصول و یا خدمات می باشد.

سایر مهره ‏های منابع در اختیار مدیر شامل تکنولوژی تولید، تکنولوژی اطلاعاتی، امکانات مالی، تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری و نیروی انسانی سازمان می باشد.

 مدیریت با بهره گیری از قواعد و فنون شطرنج:

  1.  هدفمند بودن حرکت:
    مدیر یک سازمان می بایست اهداف بلند و کوتاه مدت خود را با توجه به وضعیت پیرامونی (شرایط بازار، تهدیدها و فرصتها، نقاط ضعف و قوت و …) ترسیم کرده و برنامه‏ های عملیاتی برای دستیابی به آن را مشخص و بصورت مداوم آن را کنترل نماید و همچنین تعیین شاخصی به منظور اندازه گیری میزان دستیابی به هدف می باشد.
  2. سازماندهی:
    مدیران نیز برای رسیدن به اهداف خود می بایست تمامی امکانات و منابع لازم را مهیا نموده و زمینه های استفاده از امکانات را به صورت بهینه فراهم سازنند، در غیر اینصورت با کاهش کارایی و افزایش قیمت تمام شده محصولات خود و در نتیجه از دست دادن تدریجی بازار روبرو خواهند شد.
  3.  هدایت مهره ها:
    در یک سازمان اگر پرسنل واحدهای مختلف از بخش های مختلف هر یک سرگرم فعالیتهای خویش باشند و در یک راستا هدایت نشوند، آن سازمان به اهداف خویش نائل نخواهد شد.
  4.  برنامه ریزی:
    مدیران به خوبی می دانند، بدون برنامه ریزی به هیچ هدفی نخواهند رسید، بابد برنامه ای ترتیب بدهند که شامل مات کردن رقیبان شود و نه فقط پاسخ به حرکت رقیبان
  5. پایش و کنترل:
    در علم مدیریت برنامه های تنظیم شده برای دستیابی به اهداف می بایست در دوره های منطقی، کنترل و در صورت نیاز به روز گردد و همچنین عوامل عدم اجرای برنامه، شناسائی و با تعریف اقدامات اصلاحی مؤثر، رفع گردد.
  6.  حفظ مهره ‏ها:
    نیرو های انسانی هر سازمانی با توجه به مسئولیتها و فعالیت هایی که انجام می دهند دارای ارزش نسبی هستند و مطمئناً هیچ نیروی بی ‏ارزشی وجود ندارد، حفظ نیروهای انسانی برای دستیابی به اهداف سازمان بسیار مهم است. فراهم نمودن بستر رشد و خلاقیت پرسنل و نشان دادن توجه و اهمیت مدیران به فعالیتشان و بکارگرفتن روش های انگیزشی دیگر از جمله تکنیکهای حفظ نیروها در سازمان است.
  7.  حمایت مهره ها:
    در یک سازمان اگر نیروهای انسانی بطور مناسبی از طریق سیستمهای آموزشی و انگیزشی رشد پیدا نمایند، مطمئنأ فواید بیشتری برای سازمان به ارمغان می آورند.
  8.  پیش بینی حرکات بعدی:
    مدیران می بایست قبل از اخذ هرتصمیمی، پیامد‏های آن را تجزیه و تحلیل کرده و با توجه به عواقب آن، تصمیم را اتخاذ کنند.
  9. پرهیز از حرکات اضافی:
    در یک محیط رقابتی اگر مدیران حرکت اضافی و نادرستی از جمله پذیرش تولید محصولات بدون تقاضا، اخراج کارکنان مؤثر و … داشته باشند در جهت تضعیف سازمان گام برداشته و چه بسا بازار را به رقبا واگذار خواهند نمود.
  10. گسترش توأم با تفکر:
    در یک محیط کاری گسترش منابع سازمان از جمله ساختمان ها،تجهیزات و نیروهای انسانی بدون در نظرگرفتن کیفیت، نوع و میزان خروجی آنها منجر به اتلاف منابع، کاهش بهره وری سازمان و افزایش قیمت تمام شده محصولات یا خدمات می گردد.
  11. گرفتن با اندیشه مهره ‏ها:
    به مدیران در یک محیط کاری پیشنهاد تولید یک محصول جدید و یا ارائه یک خدمت جدید می گردد که اگر شما نسنجیده و یا به اصطلاح بدون امکان سنجی آن را بپذیرد و در عمل نتوانید خواسته های مورد انتظار مشتریان را برآورده نمائید، خود را برای پذیرش خسارات سنگینی آماده کنید.
  12.  مراقبت از آچمز شدن:
    اصطلاح آچمزی در شطرنج عبارت از حمله‏ای است علیه یک سوار که سواری دیگر را ازحمله محافظت می کند. در واقع یک حرکت غافلگیر کننده ولی در عین حال قابل پیش بینی است.
    درسازمانها می بایست به فکر مقابله با اینگونه تهدیدات و حوادث غیر مترقبه از جمله تغییرات شرایط بازار، پایان عمرمحصول، وضعیت رقبا، نارضایتی و استعفای کارکنان و غیره بوده و طرحهای واکنشی با اینگونه تهدیدات تهیه شود.
  13.  شکست، مقدمه پیروزی:
    بعد از هر شکست کوچک و بزرگ به دنبال سرزنش اطرافیان و شرایط موجود نبوده بلکه به دنبال ریشه بروز آن مشکل بگردید و با حذف آن، موجبات پیروزی خود را فراهم کنید.
ترفندهای مدیریتی در سازمان ها

ترفندهای مدیریتی در سازمان ها

ترفند موفقیت مالی ( رابطه بین درآمد، پس انداز و هزینه )

 قانونی در اقتصاد هست که نشان می دهد هزینه های زندگی تا سطح درآمد فرد افزایش پیدا می کند مثلا فرد بدون اینکه بداند تا سطح حقوق دریافتی هزینه می کند, مگر اینکه آنرا با نقشه قبلی تحت کنترل درآورد.

این را آدم های موفق می دانند؛ به همین دلیل یک عادت مهمی این آدم ها برای خود ایجاد کرده اند این است که، در ابتدای هر ماه و قبل از اینکه درآمدشان را خرج کنند ابتداء درصدی از درآمدشان را برای پس انداز و سرمایه گذاری اختصاص می دهند مثلا ۱۰ درصد (یاکمتر و بیشتر باتوجه به هدف و برنامه) و هزینه های ماهانه زندگی را نه براساس ۱۰۰ درصد درآمد خود بلکه براساس درصدی از درآمد مثلا ۹۰ یا ۸۰ درصد آن تنظیم می کند.

این روش دو تا نتیجه مهم برای آنها دارد:
۱️⃣ هزینه هایشان را هدفمند می کنند و هزینه های غیر ضروری را شناسایی و حذف می کنند.
(هزینه های غیرضروری آن دسته از هزینه هایی است که که حذف آنها هیچ گونه تأثیر منفی درکیفیت زندگی ندارد و بودنشان هم هیچ کمکی برای دستیابی به اهداف مهم زندگی نمی کند.)

۲️⃣ باتخصیص تدریجی ولوکوچک بخشی از درآمد به پس انداز برای آینده بهتر خود سرمایه گذاری می کنند.

 نتیجه راهبردی:
این عادت را برای سال جدید در خود و فرزندانتان ایجاد کنید تا بتوانید هزینه های زندگی تان را براساس اهداف و اولویت ها تحت کنترل درآورید و برای آینده ای بهتر سرمایه گذاری کنید.

 

افسانه قورباغه پخته !

اگر قورباغه‌ای را در آب جوش بیاندازید، قورباغه بلافاصله برای نجات جان خودش تلاش می‌کند و با یک پرش ناگهانی از ظرف آب جوش بیرون می‌پرد.

اما اگر قورباغه را در آب سردی بگذارید که بر روی اجاق قرار دارد و در حال گرم شدن است، قورباغه احساس می‌کند در شرایط مناسبی قرار دارد و تلاشی برای خروج از این شرایط نمی‌کند. به مرور که آب گرم و گرم‌تر می‌شود، با توجه به اینکه این گرم شدن به کندی انجام می‌شود، قورباغه متوجه تغییرات دما نمی‌شود. به تدریج عضلات قورباغه در اثر گرما سست می‌شود و زمانی که قورباغه متوجه می‌شود شرایط مناسب نیست و باید از آب بیرون بپرد، دیگر توانی برای بیرون پریدن ندارد. در نهایت قورباغه داستان ما در همان آب می‌پزد و جانش را از دست می‌دهد.
چرا قورباغه پخته؟ چون کسی که در این شرایط قرار می‌گیرد، آنقدر آرام آرام اهداف و آرمان‌هایش را از دست می‌دهد و به وضع موجود عادت می‌کند، که خودش هم متوجه بلایی که دارد بر سرش می‌آید نمی‌شود. در این شرایط حتی اگر روزی اهداف گذشته خود را با وضع موجود مقایسه کند و بخواهد تغییری ایجاد کند هم دیگر توانی برای تغییر در خود نمی‌بیند.

 

فیل های سفید زندگیتان را رها کنید

 معروف است که پادشاه یک کشور به پادشاه کشورى دیگر یک فیل سفید هدیه مى‌دهد. کسى که هدیه را مى‌پذیرفت، هزینه‌هاى زیادى را صرف نگهدارى و خوراک این فیل سفید مى‌کرد. نسلهاى مختلف هم بدون آنکه بدانند این فیل سفید به چه درد مى‌خورد، هزینه‌هاى زیادى را براى آن متحمل مى‌شدند و دلشان هم نمى‌آمد که آن را کنار بگذارند یا رها کنند، زیرا مى‌گفتند: حیف است! تاکنون هزینه زیادى براى آن شده است و نمى‌توان آن را رها کرد.

فیل سفید در مدیریت، استعاره از موضوعى‌ست که هزینه زیادى براى آن شده و هیچ خاصیت مفیدى هم ندارد! و از آن جهت کنار گذاشته نمى‌شود که صرفاً براى آن هزینه شده است.

در نظر بگیرید کسى وارد دانشگاه مى‌شود و متوجه مى‌شود استعدادى در آن رشته ندارد، اما آن را رها نمى‌کند به خاطر هزینه‌هایى که براى قبولى آن داده است و زمانى که صرف کرده و مى‌داند در آینده نیز آن رشته منبع درآمد او نخواهد شد! به آن رشته دانشگاهى و آن مدرک هم مى‌توان فیل سفید آن فرد گفت.

 در زندگى فیل‌هاى سفید زیادى داریم که بدون آنکه خاصیتى داشته باشند، براى آنها هزینه مى‌کنیم! جرأت کنید و فیل‌هاى سفید زندگى‌تان را رها کنید.

 

لینک کوتاه مقاله : https://b2n.ir/abcd3

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *